Thursday, July 07, 2005

نیمه غایب



رنگ چشمان تو از سلسله زيبايي است
پادشاهي كه بر آن تخت طلا تكيه زنان ، باران شد
و نگاري كه در آن كاخ‌، به شفافي يك اشك روان ، چنگ نواخت
و در اين همهمهُ شوق و صدا
سقف كاخ از ير يك قهقههُ عشق نما
بي تكلف و به نرمي‌،‌ به زمين راضي شد
لحظه اي بعد‌،‌ صعود مژه گان ،‌نغمه اي از سر برپايي آن كاخ نواخت
با نوايي مبهم
كه نشاني موهوم از غم و از كوچ نداشت
كاخ چشم تو در اعماق تنش ،عكسي از خندهُ ناياب لبان من داشت

3 comments:

Anonymous said...

mehrani az neveshtat khili khosham omade vaghean ghashnge,makhsosan az in ghesmatesh ke migi range cheshmana...az selsele zibaiest.

Anonymous said...

omidvaram ke in khande nayab baraye hamishe rooye labatoon bemoone va dige nayab nabashe.

Anonymous said...

مهران جان عزیز دلم برای شعر معمولا نمیشه کامنت گذاشت! ولی یه عکس میذاشتی که حد اقل چشمهاش معلوم باشه
هرچند که عکس چشمهات افتاده وی تنش!!مهرداد