پوارو

وقتشه که سلولهای خارکسگیه مغزم رو بکار بندازم

Global Warming!

وقتی چهار ماهه سال هوا بالای صفر نمیاد واسه چی توقع دارین سیاست مداراشون به فکر گرم شدن زمین باشن؟؟

اعدام شد

وقتی همه خوابیم چهارپایه کشیده می شود

سردار گایندگی

می دونی عزیزم تو صدتارو میبری دم چشمه و تشنه بر می گردونی ، اما مشکل اینجاست که من رو سراب سد خاکی افتتاح می کنم

جلو یا عقب؟

حقیقت کلفته ، مثه خیار سالادی

رقص صوفی

لحظه مقدس عریانی

بانو

my new tiny pet

آقا هر کی میگه مگسا 3 روز زندگی می کنن گه خورده! این مگسه تو خونه من قریب به یک هفته است که داره سر حال ویراژ می ده و از دست من در می ره!

کبود

کبودی های شانه ام را که می بینم به حجم خالی میان شانه هایم نگاه می کنم
حس خوبی راضی کردنت
حس خوب کبودی
حس سیگار بی خیالی
نزدیکی

fill in the blank

تمام زندگیمان به دنبال پر کردن جاهای خالی هستیم ، امان از عبارت مناسب

اثر انگشت خدا

های در

زیر زمین در آمریکا نیز راه اندازی شد
فقط تخت و مبل کم داره

دیالوگ های آخر

میشه دلم برات تنگ شه؟
-نمیشه؟
شده-

در نطفه خفه شد

یادم نبود که خانه ما از آرزو های من خیلی کوچک تر است
باز هم یادم نبود

حسرت تخت خوابی خالی

آه اگر اوف اوه ووی

بی صدا

حس گوزیو دارم که در شرف اومدنه و صاحبش لبخندی حاکی از رضایت بر لبانشه

زایمانی به طول هفده ساعت

مثل هیچ چیز نیست
مثل روزگاریست که به جداره های نمناکش فشار می آورم
زایمانی به طول هفده ساعت
و نمی دانم آنچه که زاییده می شود پسر است یا دختر
تنها می دانم که سالم نیست

عشق بازی یک چ و پ

پیچ می خورم در پیچاپیچ چون پچ پچ تن ات پانچوپوش

زنده باد قهرمان

ایرانی جماعت هیچ وقت معنای طرفداری از یک تیم را نمی داند ؛ همیشه به دنبال پیروزی است ، وفاداری به تیم برایش مفهوم خاصی ندارد

ديده بان حقوق حشر

هفتاد در صد مشکلات دنیا بر پایه سکسه و نود در صد مشکلات دنیا با سکس حل میشه

دیالوگ های سکسی دختری که چهارشنبه باکره بود

دختر: قلی ، قلی ، گوشت با منه؟ دارم به بابا قلی زنگ می زنم ، به اون بابا قلی بی غیرت خوش تیپت...، قربون اون چشاش برم من ؛ اه... ؛ بازم که میگه در دسترس نیست ، قربون خودت برم که همیشه در دسترسی.(دختر دستش را به شکمش می کشد)می دونی دارم به چی فکر می کنم؟ دارم فکر می کنم که اگه این بابا قلی بی غیرت یکم غیرت داشت چقدر خوب می شد
، چی میشد یه همتی می کرد و این آخر هفته ای در دسترس بود ، البته حق داره ها ، شنبه امتحان پایان ترم داره ؛ استادشم از اون استاد بد اخلاقاس که فکر کنم تا حالا تو زندگیش یه مامان قلی رو هم از نزدیک ندیده ؛ اگرم دیده باشه قبل از وقتی دیده که مامان قلی شده باشه ،حتما اون وقتی که مامان قلی دانشجوش بوده و داشته دست و پا میزده که درسشو پاس کنه اونو دیده ، حتما یه چهارشنبه ای دیدتش ، آره ، عمرا اگه جمعه دیده باشدش چه برسه به پنج شنبه

این نوشته را میان یادداشت های قدیمی ام پیدا کردم ، شاید برای دو سال پیش باشد ، حالا اگر بخواهم بنویسمش در مینیمال زیر خلاصه میشود.

میان چهارشنبه های باکرگی و جمعه های قاعدگی ، همیشه پنج شنبه هایی هست که امتحانی در کار نیست.

این دو را برای این اینجا نوشتم که بفهمیم آدم تغییر می کند

كون گلابي

به من اگر بود ، ميوه ممنوعه كمپوت مي شد

دون کیشوت

و اکنون چونان سپاهی از دلیرانی شکست خورده ، تنها لبخندی را به دوش می کشم ، بسان شهریاران تنها

Lonely BTS

بدترین حس دنیا است وقتی که مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد

پاراكون

تكنولو‍ژي براي راحتي انسان هاي كون گشاد پيشرفت مي كند
براي پيشرفت تكنولوژي ، كون بسياري از آدم ها پاره مي شود
نتيجه اخلاقي اين است كه مجموع محيط تمام كون هاي دنيا عددي است ثابت

باجناق ها

آقا مي فرمودند كه اين دعواها داخل خانواده است و به بيگانگان ربطي ندارد ؛ ما باور نمي كرديم ؛ بعد از اين مجلس ختم و حضور كروبي و كرباسچي فهميديم كه چقدر كوردل بوديم

مدرسه ايمان

نسل ما نسل همان بچه هایی است که روی دیوار های مدرسه ابتدایی می نوشتند دخترها خر اند ، پسر ها خوب اند و بالعکس

سالن تک نفره

تیاتر را براي تیاتر باید دید اين سینماست که حرف اضافه با دارد

از پشت ديوارهاي سوزان

ديوار دل

قبرس پارتي

يكي از راههاي درمان افسردگي اپلاي كردن است

فکسی از میدل ایست

ما توانایی خوردن گندم را نداریم
توانایی دیدن دست مردم را هم همین طور
شما تعریف کن

سرود برابري

فاحشه زمان

مثل زیباترین فاحشه
که در هر لحظه ، ثانیه ای به او تجاوز می کند
ثانیه ای ارضا می شود
ثانیه ای دیگر
و فاحشه هنوز زیباست
در تفکر جایی بدون ثانیه

توهم

لوازم جانبي

تخت خواب دو نفره از يخچال هم واجب تر است ، نباشد حرف هاي تخت خوابي مي گندند

درمان قطعي

ديشب متوجه شدم كه بالاخره بعد از پنج سال شمارشو كاملا فراموش كردم ، حتي يه رقمش هم يادم نمياد

كليساي ويلا

از جمله تفاوت هايي كه ميان كليسا و مسجد وجود دارد اين است كه شما جلوي در كليسا با دوست دخترتان قرار مي گذاريد اما جلوي در مسجد اين كار را نمي كنيد

my era's description

نوزاد زودرس ، گرماي زودرس ، انزال زودرس ، زمانه ما

نظرسنجي

دوستاني كه لطف داريد و به اينجا سر مي زنيد ، نمي دونم مي دونين يا نه اما همين روزا اينجا شش ساله ميشه ، به همين مناسبت از شما دوست عزيز تقاضا مي گردد كه در نظرسنجي سمت راست صفحه شركت نموده تا فتنه فتنه گران را خنثي نموده و مشت محكم خود را محكم تر كنيد

برهاني درون

اگر روزي فوتباليست ميشدم هرگز چهارچوب را نمي شناختم ، شوتي مي زدم به آن سوي استاديوم ، خارج از تمام خطوط

Angelina

سير تاريخي انقلاب اسلامي در يك عبارت

بوي گل سوسن....خانوم ، ابرو كمون ، چشم عسلي، سوسن خانوم

گداخت سرخ

بوي نا

نسل كشي هاي شبانه ما را پاياني نيست ، حمام صبح را بچسب

ملايم

اين بي آر تي هاي دوست داشتني ، وقتي كه بلند مي شوي را دوست دارند
مثل ذرت هاي مكزيكي كه مي خواهي برايم بخري

نسيم در نسيم

حس خوب قلقلك ، وقتي كه تو با كيبورد تايپ مي كني

گربه سگ

و باز هم اين سيكل معيوب من دلم فلاني رو مي خواد فلاني منو نمي خواد

زغال اخته

داف خاطره

كجاي دنيا مي شود يك تخت خواب دو نفره پيدا كرد كه خاطره ات كنارم بخوابد و ارضا شود؟

عشق من کجاست

چیزی نمانده است که میان نرمی لبانت و استخوانهای گونه ات , کشیده وار یکی را انتخاب کنم

چیزی نمانده است که فندک زیپو ام را صدا کنم تا بیاید و تکلیفم را با چشمانت روشن کند

چیزی نمانده به فتح المبین چشمان اغتشاشگرت

چیزی نمانده است که بیانیه هجدهم را با قلموی سبز بنویسم و با زلفان پریشانت مذاکره کنم

چیزی نمانده به ترور هسته های گیلاسی که دوست نداشتی

چیزی نمانده به تقلب در شمارش دوستت دارم های تو

چیزی نمانده به آزادی تن ات از بند های سوتین ، سایز دویست و نه

ايستگاه تك نفره

قيمه با قارچ

دوستي مي گفت مي ترسم از شكاف بين مردم و مردم
پيش خودم گفتم شكاف كه چه عرض كنم بيشتر شبيه جر خوردگي است
گويا مقام مربوطه اين روزها قارچ زياد مي خورند