Thursday, October 20, 2005

شرح حال


اين بار نوشتنم با هميشه فرق مي كنه.چون اينجا تنها جاييه كه مي تونم چيزي بنويسم.خيلي سخته كه دستي كه باهاش مي نويسي و همه كارات رو انجام ميدي براي 3 هفته توي گچ باشه.بالاخره دستم شكست!اما نكته جالبش اينجاست كه به يه دست داشتن و كارا رو با دست راست انجام دادن خيلي زود عادت كردم.شايد بخاطر اينه كه قبلا تجربه از دست دادن چيزايي كه برام مثل يه دست ارزش داشتن رو داشتم.بهر حال اونايي كه تجربه يه دست بودن رو ندارن شايد فكر كنن كه آدم با مشكلاي زيادي روبرو نميشه اما وقتي آدم تجربش مي كنه با سوالات فني زيادي روبرو ميشه!الان دارم فرهاد گوش مي كنم.راستي از حامد هم تشكر مي كنم كه برام اين سي دي رو آورد.“روز سه شنبه خاكستري بود...“راستي ديروز فهميدم كه چقدر دوست دارم.از همتون و از همه نگراني هاتون ممنون.محمود ،علي، صمد و محمد مرسي كه با من اومديد كلينيك

4 comments:

Anonymous said...

inja akharin jaie ke sar mizanam...shab ba dard mikhabam,baram doa kon!

Unknown said...
This comment has been removed by a blog administrator.
Unknown said...

age esmeto midonestam behtar doa mikardam ama alan be sorate kolli doa mikonam

Anonymous said...

آقا ما خیلی مخلصیم... سی دی فرهاد چیه... امر کنی خود فرهادم برات میاریم:d