Thursday, March 31, 2005

فقر و فحشا

ديشب فيلم فقر و فحشا رو ديدم
بگذريم از اين كه بعدش چقدر حالم بد شد.اول اينكه اگه نسبت به اطرافتون
احساس گل و بلبل داريد حتما اين مستند رو ببينيد.شايد باعث شه كه
يكم واقع بين تر باشيد.
دوم هم اينكه راجع به اين مستند و حرفايي كه داخلش زده شد فكر كردم.
خيلي از فاحشه هايي كه باهاشون مصاحبه شده بود سعي داشتن كه پيش
وجدان خودشون و ما توجيه كنند كه كاري كه مي كنند از روي اجباره و
اگر اينكار رو نكنن از گرسنگي مي ميرن.
اين حرف تا جايي پذيرفته است كه هيچ كاري هزينه يه لقمه نان و حداقل
زندگي رو نده.اما آيا همه اين افراد كارگري؛رخت شويي؛كار در كارگاههاي
عروسك سازي و هزار كار زحمت دار ديگه رو تجربه كردن؟
بعضي از اونا مي گفتن كه ما چي كم داريم از كسي كه 206 سواره و موبايل داره؟
بنظر شما اين اسمش فقره كه شما 206 ندارين و موبايل هم داخل جيبتون ويبره
نمي زنه؟بنظر من اين اسمش زياده خواهيه.
دليل ديگه اينكار هم بنظر من فاقد ارزش بودن آدم هاست.آدمي كه بخاطر گذران
زندگي بسراغ زحمت نميره و دلش ميخوادكه اين پول رو در زرورق زيباپوشي و با
عنوان ويلا با ژيلا دربياره ارزش رو براي خودش پول و راحتي خودقرار داده.من
اقليتي كه تمام در ها رو بروي خودشون بسته ديدن و مجبور به اينكار شدن
رو نفي نمي كنم.اما اين دليل وقتي قابل قبوله كه تمام در ها رو زده باشن و
در آخر سراغ اين كار رفته باشند.
دليل ديگر ازدياد اينكار هم مردهاي حيوان صفتي هستند كه اين بازار با اين
همه تقاضا رو بوجود آوردند.گرگهايي كه گله رابسوي كشتارگاه مي برند و با
ظاهر آراسته خود همه كس را مي فريبند.و دليل آخر پيران تا خرخره در مي
هستند كه ادعاي خليفه گري مي كنند.آنها كه نه با حرف بلكه با اعمال خود
اخلاق و صداقت رابه تاريخ سپردند
آقاي ده نمكي كه سازنده اين مستند است خوب مي داند...حالا بر سر و سينه
مي زنند كه چي شد من كجام اينجا كجاست و باقي قضايا.
خلاصه ديشب تا صبح نفرت بود و خشم و افسوس
در آخر هم يه آرزوي بزرگ و آنهم اينه كه روزي دختراي ايرون نام پانته آ
‌ رو زنده كنن.و نشون بدن كه چقدر انسانند.

No comments: