Thursday, April 13, 2006

فاتحه ات را بخوان برادر



فاتحه ات را بخوان برادر
روز و روزگار ما قصه شيراز و هفت دلبر و آفتاب بعد الظهر نيست
اينجا هلهله هر چه آسمان است همان حس تهوع است
نه كسي براي روشنايي نگران است و نه براي تاريكي
اينجا همه چيز با تهمت لذت دارد
اگر كسي با تو مخالف است تن فروش است و اگر فاحشه اي موافق ، مريم باكره
اينجا نمي داني كدام سو حسيني است و كدامين رو يزيد
اصلا نمي داني حسين كيست و يزيد
فاتحه ات را بخوان برادر
شايد نصفه كفني گيرت بيايد البته اگر ماركدارش را نخواهي
اينجا خودت هم دروغي كه مي گويي را باور مي كني
اصلا باور كردن جزو زندگي اينجاست
اينجا نمي داني كه والي امام رضا چه ربطي دارد به اورانيوم غني شده
اصلا نمي فهمي كه نفتي كه قبلا ها ملي شد چه شد
فقط بايد فكر كني كه بيست فروردين هم انرژي اتمي ملي شد
فاتحه ات را بخوان برادر
اينجا باب تهمت و ريا باز باز است
بگذار ما هم تهمتي زده باشيم
اينجا همه چيز علوي است
اين هم از تهمت ما

No comments: