Sunday, December 30, 2007

پرتقال فروشی با بوت های براق

یک نگاه به چپ می کند
یک نگاه به راست
زیپ شلوارش را باز می کند
می شاشد به همه خاطره های کنار دیوار کوچه
بوت های براق مشکی دختر همسایه را نگاه می کند و به دنبال شلاق اشانتیونش می گردد
زیپش را بالا می کشد و با صدای شماعی زاده می گوید تو چشام نگا کن و دستو بزار تو دستم
سیگارش را روشن می کند و آنفورگیون تو را می خواند
یک نگاه به چپ
یک نگاه به راست
به دنبال پاسخی برای نیمه پایینی زندگی اش می گردد
پرتقال فروش هم که پیدایش نیست لعنتی

1 comment:

Anonymous said...

این عکسه منو یاد امریکن پای 4 انداخت :D