Saturday, February 17, 2007

Last Dance in life hall

گرامافون قدیمی صحنه؛ دارد والس پخش می کند
صحنه مثل همیشه شلوغ است
دو به دو می چرخند و با والس شورانگیز زندگی می رقصند
من می آیم؛ مثل همیشه ساکت
دستانم را باز می کنم و صدای هریس الکسیو را در گوشم می شنوم
با لبخند به صورت های خندان نگاه می کنم
و نگاه های از سر سیری آنها را در گوشه قلبم قاب می گیرم
چشمانم را می بندم
والس خداحافظی را شورانگیز تر از همیشه می رقصم

1 comment:

Anonymous said...

hey u ...
r u ok?