Saturday, June 28, 2008

سیاره من

سیاره من کوچک است.حتی از سیاره مسافر کوچولو هم کوچک تر.آنقدر کوچک که از همان جایی که خورشیدش غروب می کند دوباره طلوع می کند.سیاره من گلی ندارد.یک گرامافون دارد که نغمه هایی برای طلوع و غروب خورشید پخش می کند.من یک ننو دارم که روی آن لم می دهم و با هر بار عقب و جلو کردن آن خورشید من طلوع و غروب می کند.می نشینم و با غروبش گریه های پرسوز می کنم و با طلوعش لبخند زنان صبح بخیرمی گویم

Saturday, June 21, 2008

کی بچه رو کرد؟ یا مددی دوست داریم

ماجرای دانشگاه زنجان اگر تا به حال به گوشتان نرسیده باشد حتما به گوشتان می رسد پس در این نوشته به اصل مطب نمی پردازیم بلکه به زوایای پنهانی آن که ممکن است در بار اول به ذهن شنونده و بیننده نرسد نگاهی خنده دار خواهیم داشت.دکتر مددی معاونت دانشجویی دانشگاه زنجان؛ کسی که خوابگاه های دانشجویی و سایر امکانات رفاهی دانشجویان را تحت نظر دارد و ضمنا عضو اصلی کمیته انضباطی دانشگاه نیز می باشد در حال ترتیب دادن یک سفر سانفرانسیسکو با دختر دانشجو بود که مورد تهاجم ده پانزده دوربین موبایل قرار می گیرد و مجبور می شود که قید سفر را زده و دور اتاق خود بچرخد و دنبال بهانه بگردد.نکته اول اینکه این دوست دول بدست شهرستانی چرا مکان ندارد؟طبق اظهارات همسفر سانفرانسیسکوی ایشان ، جناب استاد مددی که گویا نسبتی با استاد حاج رمضان کسکنی نیز دارد به این داف زنجانی فرموده اند که چون منزل اینجانب جای مناسبی برای پرواز به سانفرانسیکو نیست بعد از ساعت اداری به دفتر من مراجعه فرمایید که این جمله گواهی بر عدم در اختیار داشتن مکان برای نام برده می باشد.نکته دوم این است که عنوان تز دکترای این استاد معظم معراج پیامبر بوده است و پرواز و معراج پدیده های نزدیک به همی هستند که در بالا رفتن و سفر کردن اشتراک دارند.حال باید دید که از نظر استاد ؛ معراج از نظر لغوی به چه معنی است و ایشان چه تعبیری از این پدیده دارند.من به شخصه مشتاقانه در انتظار مطالعه تز این عزیز پر حرارت هستم.نکته سوم این است که در اظهارات دانشجویان مشتاق؛ ذکر شده است که به دلیل وجود فرش در دفتر مددی ، دانشجویان به داشتن روابط فاسد این استاد شک کرده بوده اند.حال این سوال مطرح می شود که از نظر دوستان ، فرش یک وسیله سفر به سانفرانسیسکوست؟آیا با قالیچه پرنده به سانفرانسیسکو پرواز می کنند؟نظر شخصی نگارنده این است که فرش به دلیل پرز های موجود در بافت آن در طول سفر باعث اذیت شدن پوست مسافران محترم شده و لذا اصلا وسیله مناسبی برای سفر نخواهد بود.نکته دیگر این است که به گفته همسفر دکتر ، ایشان در 14 خرداد به خوابگاه محل سکونت این داف عظیم الشان رفته و پس از وعده یک سفر کوتاه به حراست خوابگاه ، با این داف دانشجو در اتاقی مذاکره کرده و بلیط ها را با فشار از پایین و چانه زنی از بالا!اوکی کرده اند.سوال اینجاست که با توجه به معراج امام در 14 خرداد و عنوان تز دکتر و مسائل قبلی , آیا حضور استاد در خوابگاه هم در راستای همین مسئله بوده است یا نه؟ بهر حال پدیده آلت های استوار در مملکت کنونی ما پدیده ایست که باید بصورت ساختاری مورد بررسی قرار گیرد و می توان کارگروه مشترکی میان سازمان گردشگری و سازمان آب و سد سازی کشور برگزار کرد و نتیجه کار این کارگروه!را در سفر های دیگر استانی به عرض ملت شهیدپرور ایران رساند

Friday, June 13, 2008

Chaos!

وقتی در یک محیط آشوبی زندگی می کنی روی هیچ چیز نمی شود حساب کرد.اگر سعی کنی از روی معادلات و شرایط اولیه ها رفتار آینده را پیش بینی کنی متوجه می شوی که حداقل یک پارامتر را در نظر نگرفته ای و غافلگیر می شوی.در چنین شرایطی باید سریع تصمیم گرفت و بدون تغییر در حهت کلی آشوب، تنها به اندازه های بسیار کوچک مسیر را اصلاح کرد تا جان سالم به در برد.زندگی در آشوب مثل حرکت با سرعت 140 در اتوبانی شلوغ است که همه در آن با همین سرعت حرکت می کنند.تنها باید سعی کرد تا از میان ماشین ها رد شد ، ترمز یا تغییر ناگهانی مسیر چیزی جر نابودی نخواهد داشت.چای شیرین یک محیط آشوبی است.درست پس از اینکه با سرعت شکر ها را هم میزنی.شکر ها نمی توانند مسیر دست تکان دهنده را عوض کنند.تنها می توانند سعی کنند دیرتر حل شوند

Sunday, June 08, 2008

Cast away

به هر کس که نمی خواد بره خارج التماس می کنم از لیسانس نیاد شریف.تورو خدا نیا.اینجا یه ترمیناله.بعد از 6 سال میبینی هیچ دوستی برات نمونده.تنهای تنهایی.خیلی وحشتناکه