یک نگاه به چپ می کند
یک نگاه به راست
زیپ شلوارش را باز می کند
می شاشد به همه خاطره های کنار دیوار کوچه
بوت های براق مشکی دختر همسایه را نگاه می کند و به دنبال شلاق اشانتیونش می گردد
زیپش را بالا می کشد و با صدای شماعی زاده می گوید تو چشام نگا کن و دستو بزار تو دستم
سیگارش را روشن می کند و آنفورگیون تو را می خواند
یک نگاه به چپ
یک نگاه به راست
به دنبال پاسخی برای نیمه پایینی زندگی اش می گردد
پرتقال فروش هم که پیدایش نیست لعنتی
یک نگاه به راست
زیپ شلوارش را باز می کند
می شاشد به همه خاطره های کنار دیوار کوچه
بوت های براق مشکی دختر همسایه را نگاه می کند و به دنبال شلاق اشانتیونش می گردد
زیپش را بالا می کشد و با صدای شماعی زاده می گوید تو چشام نگا کن و دستو بزار تو دستم
سیگارش را روشن می کند و آنفورگیون تو را می خواند
یک نگاه به چپ
یک نگاه به راست
به دنبال پاسخی برای نیمه پایینی زندگی اش می گردد
پرتقال فروش هم که پیدایش نیست لعنتی
1 comment:
این عکسه منو یاد امریکن پای 4 انداخت :D
Post a Comment