Sunday, June 10, 2007

ددالوس و ایکاروس، عشقبازی فلز و پتک

تیاتر ددالوس و ایکاروس با ساختی ساده اما کاملا معناگرا از جمله اجراهایی است که انسان معاصر را با خود در ضرباهنگ های پتک های فلزی عصر صنعت همراه می کند.در طول این نمایش ، صدای کوبیدن چکش بر فلز گویی هر بار ضربه ای را بر ضمیر ناخودآگاه تماشاگر وارد می کند و ددالوس با خیره شدن های گاه و بیگاه خود به تماشاگران آنها را کاملا در فضای حاکم بر نمایش قرار می دهد.در ابتدا میزانسن ها بسیار ساده بنظر می رسند اما با جلو رفتن داستان ،تماشاگر متوجه می شود که این اجزای به ظاهر ساده به یک طراحی کاملا هوشمندانه تبدیل می شود و وسیله پروازی را می سازد که نیاز به هیچ جزء دیگری جز تعدادی سایه ندارد و تمام تاثیرات لازم برای القای احساس پرواز از جمله بی تعادلی و باد را در خود جای داده است.نکته ظریف دیگری که در این نمایش وجود دارد اشارات مستقیم و غیر مستقیم به موش و ماز است که با ظرافت هرچه تمام تر مفهوم شرطی شدن انسان معاصر در مقابل سوت هایی که توسط قدرت مداران نواخته می شود را بیان می دارد.از جمله این اشارات ؛ حرکت سایه های نمایش به شکل موش و نیز حرکت ددالوس و ایکاروس در راه رو های نامریی است که کاملا به شکل یک ماز طراحی شده است.موضوع این نمایش حول مسئله آرمان و خوشبختی است،ددالوس نمایی از یک قدرت مدار است که سوت در دست دارد و خود نیز در شرطی شدن جامعه انسانی شریک شده است و با هر بار نواختن سوت ، خود نیز بگونه ای شرطی حرکاتی را انجام میدهد.در مقابل ، ایکاروس نماد جوان معاصر است که سعی می کند با این شرطی شدن ها مقابله کند و اغلب ناموفق بوده است اما با این حال گل و موش خود را دارد تا عشق درونی اش را به آنها ابراز کند و این انبوه احساساتی که به شدت از سوی ددالوس سرکوب می شود با بوسیدن های پیاپی موش و گل نمایان می شود.ددالوس آرمان رها شدن از زندان و پرواز با وسیله ای که طراحی کرده است را در سر می پروراند و با هر چیزی که در مقابل این آرمان بایستد مانند گل ایکاروس مقابله می کند.ایکاروس اما به دنبال خوشبختی است ، حتی در زندانی که در آن تنها موشی بنام مونگو دارد و گلی فلزی.بخش هایی از این نمایش بصورتی مستقیم و شجاعانه حاکمیت دینی را هدف قرار می دهد و ددالوس را در مقام مقایسه با رهبر یک جامعه دینی قرار می دهد که این اشارات را می توان در تکبیر فرستادن ایکاروس بعد از سخنرانی ددالوس و نیز پیشنهاد قرار دادن کاخ پادشاه با هواپیما از سوی ددالوس پیدا کرد.در بخش هایی از نمایش زاویه دید مانند زاویه دوربین در یک فیلم سینمایی به کمک سایه ها تغییر پیدا می کند و حسی ماتریکس گونه را در تماشاگر بر می خیزد.در مجموع ، ددالوس و ایکاروس را باید ترکیبی زیبا از تیاتر ، مهندسی مکانیک و فیلم نامید..این نمایش همه روزه از ساعت شش ونیم در تالار سایه و به مدت یک ساعت اجرا می شود.

پی نوشت: به دوستان علاقه مند به تیاتر ، به شدت دیدن این نمایش پیشنهاد می شود
پی نوشت 2:آدم ها سه دسته اند یک دسته آنهایی که به سوت واکنش نشان می دهند.دسته دوم آنهایی که به سوت واکنش نشان نمی دهند و دسته سوم آنهایی که سوت می زنند

3 comments:

Anonymous said...

agha teatr mirafti ye suti bezan. hastam

آيدا said...

ta key hast?
midoni shoma?

Anonymous said...

fek konam ta mordad roo sahne bashe