خوب حتما می دونید که فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی این روزا همه جا رو گرفته.شاید خیلی از شما هم این فیلم رو دیده باشید.اول اینکه گویا این سریال پر مغز قصد کندن از ما رو نداره و کماکان حواشی این شاهکار بندتمانی تمامی ندارد.من در این نوشته کاری با این سریال و بازیگرانش ندارم.فقط می خوام یه رفتار اجتماعی رو از نظر خودم ریشه یابی کنم
نکته اولی که به ذهنم می رسد این است که برای ما ایرانی ها سکس و پدیده های مرتبط با آن مثل یک پدیده ناشناخته و پنهان است که مثل هر چیز ناشناخته دیگر جذاب است.خیلی از آدم هایی که با آنها برخورد داشته ام علاقه مند به دیدن این فیلم بودند چون می خواستند یک سکس ایرانی آن هم از آدمی که حداقل هفتاد شب حرکات معمولی او را در یک سریال دیده اند تماشا کنند.البته واضح است که بسیاری از پسر ها وشاید تعدادی از دختر ها با نگاه خود ارضایی جنسی به دنبال تماشای این فیلم بودند.شاید در قحطی زیبایی در تلویزیون ایران و سیاه وسفید کردن سکانس هایی که کمی آرایش روی صورت بازیگران زن می باشد؛ دیدن فیلم سکس همان بازیگر برای آدم های چنین جامعه ای یک ناپرهیزی هیجان انگیز بحساب می آید و برای همین اینگونه است که این فیلم از خود سریال هم پر بیننده تر می شود
نکته دیگر اینجاست که وقتی پدیده ای در جامعه همواره در پستوی نهان خانه هر شخص مخفی نگه داشته می شود ؛ این کنجکاوی و حرص برای دیدن همین موارد مخفی به عنوان یک عقده در درون انسانهای جامعه رشد پیدا می کند.یکی از موارد بارز چنین رفتاری افزایش فروش و افزایش استقبال از فیلم های عروسی و استخر و هر چیز دیگری که مخفی تلقی می شود می باشد.علاقه به دیدن و دانستن در مورد روابط خانوادگی بقیه و یا رقصیدن عده ای آدم در یک عروسی و یا هر چیز دیگر قبل از اینکه جنبه مادی داشته باشد صرفا فرو نشاننده عقده های درونی است
نکته دیگر در مورد این فیلم این است که بدون شک هر دو طرف از فیلم گرفتن از سکس خود خبر داشته اند.نکته جالب این جاست که اصلا چرا باید از سکس فیلم گرفت؟یک پاسخ این است که شاید افراد می خواهند خود را پس از سالها انتظار و تماشای فیلم های پورنو در جایگاهی که آرزوی آن را داشته اند احساس کنند و این عقده سالهای نوجوانی را بازکنند.شاید دلیل دیگر آن این است که طرف مذکر و یا هر دو طرف زمانی که موقعیت کنار هم بودن را ندارند با دیدن این فیلم لحظه هایی را خوش باشند و یا حتی خود ارضایی کنند.بهر حال به هر دلیلی ، فیلم برداری نوعی اجازه به دیده شدن است و چنین کاری نوعی تمایل به هرزه نمایی است.از این نظر من کاملا شخصی را که اکنون تنها برایش ترحم می شود مقصر می دانم و بخاطر موافق بودن با فیلم برداری ( اگر فیلم را دیده باشید خواهید دانست که هر دو کاملا از گرفتن فیلم مطلع هستند)دیگر دلیلی برای ترحم در زمینه سو استفاده از شخص وجود ندارد
نکته دیگر این است که ما چقدر حرمت ها را به زمانهای مشخص ارتباط می دهیم.مثلا ممکن است روزی با شخصی در یک رابطه عاشقانه باشید و پس از زمانی تنفر تنها چیزی باشد که بین شما وجود دارد.در این زمان باید تنفر را به امروز شخص نسبت داد و از ابزار های گذشته به حرمت رابطه قبلی استفاده نکرد.بنظر من پسری که طرف مقابل زهرا امیر ابراهیمی است ؛ به هر انگیزه ای که اقدام به پخش این فیلم کرده است
به حرمت همان لحظه ها نباید از این ابزار برای تخریب طرف مقابل استفاده می کرد.البته اگر هنوز حرمتی در این جامعه باقی مانده باشد.کاملا مشهود است که هر دو طرف رابطه عمیق عاطفی در زمان این فیلم داشته اند .این را از گریه های میانی فیلم می توان فهمید
نکته اولی که به ذهنم می رسد این است که برای ما ایرانی ها سکس و پدیده های مرتبط با آن مثل یک پدیده ناشناخته و پنهان است که مثل هر چیز ناشناخته دیگر جذاب است.خیلی از آدم هایی که با آنها برخورد داشته ام علاقه مند به دیدن این فیلم بودند چون می خواستند یک سکس ایرانی آن هم از آدمی که حداقل هفتاد شب حرکات معمولی او را در یک سریال دیده اند تماشا کنند.البته واضح است که بسیاری از پسر ها وشاید تعدادی از دختر ها با نگاه خود ارضایی جنسی به دنبال تماشای این فیلم بودند.شاید در قحطی زیبایی در تلویزیون ایران و سیاه وسفید کردن سکانس هایی که کمی آرایش روی صورت بازیگران زن می باشد؛ دیدن فیلم سکس همان بازیگر برای آدم های چنین جامعه ای یک ناپرهیزی هیجان انگیز بحساب می آید و برای همین اینگونه است که این فیلم از خود سریال هم پر بیننده تر می شود
نکته دیگر اینجاست که وقتی پدیده ای در جامعه همواره در پستوی نهان خانه هر شخص مخفی نگه داشته می شود ؛ این کنجکاوی و حرص برای دیدن همین موارد مخفی به عنوان یک عقده در درون انسانهای جامعه رشد پیدا می کند.یکی از موارد بارز چنین رفتاری افزایش فروش و افزایش استقبال از فیلم های عروسی و استخر و هر چیز دیگری که مخفی تلقی می شود می باشد.علاقه به دیدن و دانستن در مورد روابط خانوادگی بقیه و یا رقصیدن عده ای آدم در یک عروسی و یا هر چیز دیگر قبل از اینکه جنبه مادی داشته باشد صرفا فرو نشاننده عقده های درونی است
نکته دیگر در مورد این فیلم این است که بدون شک هر دو طرف از فیلم گرفتن از سکس خود خبر داشته اند.نکته جالب این جاست که اصلا چرا باید از سکس فیلم گرفت؟یک پاسخ این است که شاید افراد می خواهند خود را پس از سالها انتظار و تماشای فیلم های پورنو در جایگاهی که آرزوی آن را داشته اند احساس کنند و این عقده سالهای نوجوانی را بازکنند.شاید دلیل دیگر آن این است که طرف مذکر و یا هر دو طرف زمانی که موقعیت کنار هم بودن را ندارند با دیدن این فیلم لحظه هایی را خوش باشند و یا حتی خود ارضایی کنند.بهر حال به هر دلیلی ، فیلم برداری نوعی اجازه به دیده شدن است و چنین کاری نوعی تمایل به هرزه نمایی است.از این نظر من کاملا شخصی را که اکنون تنها برایش ترحم می شود مقصر می دانم و بخاطر موافق بودن با فیلم برداری ( اگر فیلم را دیده باشید خواهید دانست که هر دو کاملا از گرفتن فیلم مطلع هستند)دیگر دلیلی برای ترحم در زمینه سو استفاده از شخص وجود ندارد
نکته دیگر این است که ما چقدر حرمت ها را به زمانهای مشخص ارتباط می دهیم.مثلا ممکن است روزی با شخصی در یک رابطه عاشقانه باشید و پس از زمانی تنفر تنها چیزی باشد که بین شما وجود دارد.در این زمان باید تنفر را به امروز شخص نسبت داد و از ابزار های گذشته به حرمت رابطه قبلی استفاده نکرد.بنظر من پسری که طرف مقابل زهرا امیر ابراهیمی است ؛ به هر انگیزه ای که اقدام به پخش این فیلم کرده است
به حرمت همان لحظه ها نباید از این ابزار برای تخریب طرف مقابل استفاده می کرد.البته اگر هنوز حرمتی در این جامعه باقی مانده باشد.کاملا مشهود است که هر دو طرف رابطه عمیق عاطفی در زمان این فیلم داشته اند .این را از گریه های میانی فیلم می توان فهمید
نکته دردناک قضیه که مختص به این فیلم نمی شود بدبختی نسل ماست.آنقدر محدودیت در این زمینه داریم که از کوچکترین فرصت بدست آمده باید استفاده کنیم.فاجعه این جاست که شخصی که در روزهای عادت ماهیانه خود قرار دارد با بوجود آمدن فرصت کنار هم بودن با کمال میل راضی است تا سکس داشته باشد.این قضیه حتی در مورد زهرا امیر ابراهیمی هم صدق میکند.فهمیدن این مطلب اصلا کار پیچیده ای نیست
در پایان باز هم مثل همیشه رک بودم و امیدوارم که این صراحت شما را آزرده خاطر نکره باشد
در پایان باز هم مثل همیشه رک بودم و امیدوارم که این صراحت شما را آزرده خاطر نکره باشد
5 comments:
man ba in hrf ke dar feshar hastan ke in kar hara mikonand va ... mokhalefam...in faman nazarieye froyd ast ke kheili vaghte nakhnama shode... ensan aghl dare vagar na heyvani bish nabud... ma dar 2reye ghabli azadi be ma'naye berahnegi ya be htar begam berahnegie farhangi tajrobe kardim... natije in ke biam kami bozorg beshim be andazeye afkareman!!! na be andazeye mode nakhnamaye gharne...
man dar hich kojaye harfam in harf ro nazadam ke chon mahdod shode eem pas in kar tojih mishavad,man tanha eshare kardam ke enghadr mahdodim ke hers mizanim va hamchenin hatta agar period ham bashim hanoz maile jensi darim,lotfan azin be bad ba deghat bekhanid!
چیزی که از نظر من قابل تامل و آزار دهندس اینه که خیلی از آدمهایی که این فیلم و دیدن و کلی هم از جایگاه انسانهای درستکار و اخلاق گرا! به این دختر فحش و فضیحت میدن، خودشون بار ها چنین تجربه ای رو حتی با کسی که دوستش ندارن داشتن(شاید هم بیشتر وقتها)البته در این مورد حرف زیاد دارم..
راستی تو اون دو تا الدنگ دیگه رو نمی شناسی آخه!این دفعه بهت خبر می دم که بشیم 4 تا البته با فری و احسان
rasti az in dooste bi esmemoon ham khahesh mikonam nazariate nakhnamaye fruid!! ro az ketabhaye khode ishoon bekhoonan ta hade aghal morede sahihe estefade az in nazarat ro yad begiran!chon kheily bade ke adam nazariate nakhnama ro ham nadoone!!albate agar be taghlid dar in zamine eteghad darid ke ghazie kolan halle!!!
jenabe mr.mehdad tanha dar javab be in matlab basande mikonam ke hamantor ke midanid kalam iham darad va jalebe ke man manzure 2stetun ro eshtebah fahmidam,shoma manzure man ro taghsire hichkodimemun nist in kalame ke bare ihamesh dar inja ziad shode!
Post a Comment