چند روزی است که به دلایل شخصی ، توجه ام به مسائل تربیتی کودکان و روانشناسی رفتاری کودکان جلب شده است.متاسفانه در جامعه ایرانی ما هر موضوع انسانی از قبیل علاقه مندی به جنس مخالف و یا رفتار مستقل و حتی تربیت کودک دارای یک زمان شروع از پیش تعیین شده است که بصورت سنتی در فرهنگ یک انسان ایرانی رسوخ کرده است و بطور کلی می توان اینگونه عنوان کرد که در فرهنگ ایرانی ، نیاز ها کاملا دیجیتال شده اند و پیش از رسیدن زمان سنتی آنها اصلا وجود ندارند و با رسیدن زمان سنتی آنها به یکباره به ماکسیمم خود می رسند.نمونه ای از این مسئله را می توان در رسیدن دختران به سن تکلیف مشاهده کرد،در این مورد خاص بدون توجه به فیزیک بدنی دختر؛ با رسیدن شخص به سن نه سالگی ، به یکباره تمام شرایط مذهبی به اندازه یک زن کامل برای شخص در نظر گرفته می شود و روز قبل ازآن مانند یک کودک با او برخورد می شود.در مورد تربیت کودک نیز همین مثال دیجیتال مصداق دارد.بگونه ای که پدر و مادر تا سن شروع مدرسه کودک ، مراقبت از کودک را محدود به غذا و نظافت و سلامت کودک می دانند و با شروع مدرسه مسئله ای بنام تربیت اخلاقی نیز برای آنها مطرح می شود، حال آنکه اغراق نیست که بیش از هفتاد در صد شخصیت رفتاری انسان در سنین زیر 7 سال شکل می گیرد و پس از آن باید تلاش مضاعفی برای اصلاح رفتاری کودکی که خمیر مایه شخصیتی او شکل گرفته است بکار برد. در موارد بسیار دیگر نیز همین رفتار صفر و یک باعث می شود تا نتیجه مورد نظر از تلاش های صورت گرفته حاصل نشود.دلایل رفتاری چنین برخوردی نیازمند بحث گسترده دیگری است که شاید در نوشته دیگری به آن پرداختم اما نکته قابل توجه این است که مسائل انسانی کاملا آنالوگ شروع به بالا و پایین رفتن می کند و در برخورد با آنها باید کاملا یکنواخت برخورد کرد
پی نوشت: بالاخره بعد از 1 سال لحظه هایی رو دارم که هیچ نگرانی ای توی زندگیم نیست.باورم نمیشه
پی نوشت: بالاخره بعد از 1 سال لحظه هایی رو دارم که هیچ نگرانی ای توی زندگیم نیست.باورم نمیشه
1 comment:
are, manam ye moddatie tavajjoham beheshun jalb shode, albate be dalayele joghrafiayi! >:)
Post a Comment