نه اشتیاق به تور کشیدنت را دارم خورشید
نه آرزوی نبودنت را
تنها سایه ای می خواهم
تو را بخیر و ما را پک پک سیگار
اینجا همه با آزادی بوییدن یا بو نکردن بیگانه اند
اینجا همه با قلموی قرمزشان به مهمانی می روند
تو هم با آن قبافه سکسی هر روز من را نسوزان
لعنتی ، درخت من را کجا می بری؟
اتوبان نخواستیم ، کوچه باغمان را تعریض نکن
نه آرزوی نبودنت را
تنها سایه ای می خواهم
تو را بخیر و ما را پک پک سیگار
اینجا همه با آزادی بوییدن یا بو نکردن بیگانه اند
اینجا همه با قلموی قرمزشان به مهمانی می روند
تو هم با آن قبافه سکسی هر روز من را نسوزان
لعنتی ، درخت من را کجا می بری؟
اتوبان نخواستیم ، کوچه باغمان را تعریض نکن
پی نوشت: دکتر قدمهای نو رسیده مبارکه
4 comments:
وقتی که درخت هست، پیداست که باید بود... ورد روایت را تا متن سپید دنبال کرد، اما... ه
when the fat old sun in the sky is falling...
خیلی ممنون
emruz keh dr. ro didam peighame tabriketo etela resani kardam :D ;)
vaghean arzeshe weblog ba hozore doktor chan barabar shod hala dige roo blogam sponser migiram az in sherkataye vasayele pezeshki!!!
Post a Comment