Tuesday, May 30, 2006

بگذار به آٍسمان نگاه كنم


امروز نه ساعت مداوم پشت كامپيوتر بودم.ديگه چشمام داره در مياد.مشغول زدن مدار چاپي براي پروژه بودم.بهر حال تموم شد.فردا هم امتحان تنظيم خانواده دارم!سر پيري و معركه گيري.خلاصه اينكه اصلا نمي فهمم چجوري روزم شب ميشه.ديگه اينكه اين هم وبلاگ جديد علي است.البته كرگدن هم ولكن قلم نيست.وبلاگ خودش را بسته و اينجا مثلا مهمان است.خبر ديگر هم اينكه حامد خان تاج الدين فردا رسيتال گيتار دارد.پنج تا شش بعدالظهر.اگر دانشگاه بوديد بياييد

Monday, May 29, 2006

خبر

عابد توانچه را هم گرفتند.براي دنبال كردن خبر هاي موج تازه اعتراضات دانشجويي مي توانيد به وبلاگ بچه هاي كوي سر بزنيد
پي نوشت: به بد بازي كردن ايران اما نتيجه گرفتن آن بدجوري راضي ام اما خوشبين نيستم
پي نوشت 2:انجمني ها امروز دوباره جرعت در وكردند و با پلاكاردي به پاره كردن عكس ها توسط حراست اعتراض كردند
پي نوشت3:حراستي عزيز فكر مي كني اگه عكسا رو پاره كني وجود اونها رو هم پاره كردي

Saturday, May 27, 2006

يك شب تابستاني


روزهايي مي آيند كه مي ماني كه نكند خواب موهومي باز دوباره خانه ات را طوفاني كند
و لحظه هايي كه از فرط دوست داشتن، بازي اتو استاپي را شروع مي كني كه كوندرا هم نمي تواند تمامش كند
شب هايي مي آيند كه نمي داني دوستش داشتن منهدمت مي كند يا كه اين ترديد زير پوستت عاقبت جايش را به آرامش خواب بعد الظهر مرداد مي دهد
ساعت هايي مي آيد كه نمي داني چرا دلخوري ، كه اصلا چرا تو؟ ، كه چرا دلت مي خواهد همين الان گوشي لعنتي زنگ بخورد
آخر طاقت نمي آوري و گوشي را بر مي داري
زنگ كه مي زني هم دلت قنج مي رود كه بوق هاي منقطع تمام شود و هم بخودت مي گويي كه كاش زنگ مي زد
بعد مي ماني كه چرا دوباره بچه بازي ات گل كرده
مهم اين بود كه بشنوي و بشنود
اما باز صداي نق نق بچه اي را مي شنوي كه بغض كرده
اسهال ذهني ات را خالي مي كني در زير زمينت و مي ماني كه حرف حسابت چيست
امان از اين اسهال هاي تابستاني
تلفن را بر مي داري و دوباره زنگ مي زني

Thursday, May 25, 2006

اين روزها


حداقل وظيفه يك ايراني بلاگر با وضع موجود حاكم بر رسانه هاي كشور انتقال اخباري است كه تماما دچار سانسور شده و يا بذتر از آن دچار تحريف هايي مي شوند كه اثر سويي در نظر شنوندگان عام ميگذارد.يكي از اين خبر ها موج تازه اعتراضات دانشجويي است كه طيف كثيري از دانشگاه ها از جمله پلي تكنيك ، تهران‌ ، علامه و ... را در بر گرفته است.سه شنبه شب نيز كوي دانشگاه دوباره مورد حمله اي وحشيانه قرار گرفت.جالب اين جاست كه برنامه اي مضحك به نام اخبار بيست و سي كه تنها به منظور جهت دادن و تحريف كردن حركت هاي آزادي خواهانه در كشور صورت مي گيرد مي باشد تمام اين قضايا را به حساب كاريكاتور ايران گذاشته است و با اين حركت باقي مردم را نسبت به اين موج تازه بي تفاوت مي سازد.بايد به دست اندر كاران صدا و سيما گفت كه درست است تمام اين اعتراضات براي كاريكاتور است اما نه كاريكاتور روزنامه ايران.بلكه بخاطر كاريكاتوري كه از ايران در طي اين نزديك به سه دهه ساخته شده است و نتيجه اش چيزي است كه امروز مي بينيم.براي عكس ها و خبر هاي بيشتر مي توانيد به اينجا سر بزنيد

Tuesday, May 23, 2006

کبریت

کبریتم را برایت نگه می دارم
همین جا
کنار آنهمه دل مشغولی
شاید زمان تخریب خوابهایت
دوباره سیگاری شوی

Thursday, May 18, 2006

سوته دلان


خوش به سعادتت بي بي
داري مي ري روضه
هر پنج شنبه شما، كه مي شه شنبه من با اهل خونه مي ري خونه زن آقا
داداش حبيب روضه نميره
آخرين باري كه گريه كرد سر خاك آقا بود
گرپ و گرپ مي زد تو صورتش
دستمالشو گرفته بود رو صورتش كه كسي نبينه
اما من چي
منو چه به روضه
دنيام مثه آخرت يزيد مي مونه
گريه كن ندارم وگرنه خود مصيبتم
ماچت كنم
ماچت مي كنما
ماچت كنم


يك تكه ازديالوگ هاي محشر سوته دلان را برايتان نوشتم.براي بار چهارم ديدم.شاهكاري از علي حاتمي و بازي بي نظيري از شهره آغداشلو.اگر نديده ايد حتما ببينيد.هر ديالوگش پنج دقيقه فكر مي خواهد

Wednesday, May 17, 2006

پنجول



گاهي پيش مي آيد كه بايد بين خواباندن زير گوش يك استاد بشدت احمق و فارغ التحصيلي يكي را انتخاب كني
من جزو آدمهاي دسته اولم
بخاطر اين اعتراف خدا تا بحال يك استاد بشدت احمق را با من در نينداخته

پي نوشت: نزديك بود هشتك و پشتك كارمند آموزش را در بياورم
پي نوشت 2:‌بشدت تهاجمي شده ام.البته بجز با آدم هايي كه دوستشان دارم
پي نوشت 3: از گشنه جماعت حالم بهم مي خورد

Saturday, May 13, 2006

ملودي عشق



نت فاي لب گيتارم
دم سيم آخر
رقص انگشتانم
رقص تب دار تن سل رنگت
و من آن گيتاري
كه تمامش شده سيم آخر
جاودانا نت فاي لب تو
به سر انجام لبانم جاويد

Tuesday, May 09, 2006

Sunday, May 07, 2006

يك خبر

يكي از بچه هاي دانشگاه كه در جريان 22 اسفند به كميته انضباطي احضار شده بود بعد از اعلام حكم 2 ترم تعليق و اخراج از خوابگاه خودكشي كرد.البته خوشبختانه اين خودكشي نا فرجام ماند و الان در بيمارستان بستري است.مصطفي نويدي كه ورودي 80 برق مي باشد يكي از آدم هايي است كه در نتيجه نظام جامعي كه بر سر كار است به اين حال افتاده .اين هم از روزگار نخبگاني كه هر روز پر پر مي شوند.تنها فكر مي كنم كه تنها نيستم.تا بحال فكر مي كردم كه حال و روز اين روزهايم تنها براي من است

Saturday, May 06, 2006

کارگران مشغول کارند


کجاست آن زمانه وحشی
سزد به هر غیری
کجاست آن شب ویرانگر پریشانی
زمانه ای که سراید دل از تن تردید
زمانه ای که بخواند سرود آزادی
که پاره پاره کند ؛ جامه زلال تو را
کجاست آن من پر شور و پر سودا
که از تنت بدرد هر جه شک و بی رنگی است

Wednesday, May 03, 2006

عقده اي ها


عجب روزگاري شده
بزرگترين مشكل آدم هاي امروز، فقر، ايدز يا هر چيز ديگري نيست
بزرگترين مشكل امروز عقده است
پي نوشت: به راحتي مي تونين توي شريف انواعش رو پيدا كنين

Monday, May 01, 2006

با كمي شرح

آخرين كاريه كه كشيدم.نظر بديد كه چي فهميديد و چه جوريه؟در ضمن با پاستل گچي و روي مقواي فابر كشيده شده