Tuesday, February 28, 2006
فوق و فراتر از فوق
Sunday, February 26, 2006
زير زمين يكساله شد
سلام.هر چند وقت يکبار با شمايی که به زير زمين سر می زنيد خودمانی تر حرف می زنم.اين بار دليل ديگری هم دارد.زير زمين که گاهی سرد و نمناک است و گاهی خوشه های انگور از نخ های کشيده شده بر ديوارهايش آويزان است، يکساله شد.خوب يادم می آيد روزهای آغاز را که چه روزهای خاکستريی بود.درست يکسال پيش که من در اتاق تنهايی ام تاهشت نه شب در دانشگاه می ماندم و می نوشتم و بعد تا نيمه شب خيابانگردی بود.حالا روزگار فرق می کند.همه چيز تازه است و هر چند دغدغه هايم تمامی ندارد اما رنگ بوم اين روزها، آبی آسمانی است.زير زمين جزئی از زندگی من شده و اول از همه می خواهم تولدش را تبريک بگويم . سال زير زمينی خوبی بود.اميدوارم که شما ها هم راضی باشيد.شديدا منتظر نظر های پيشنهادی و انتقادی شما هستم.سال دوم بهتر خواهد بود
Friday, February 24, 2006
برخورد نزديك از نوع سوم
Wednesday, February 22, 2006
نویز سفید
چند گاهیست که در چنته پوسیده من جوهر وراجی نیست
شاید از کامی ایام بکام
شاید از گرمی لبخند نگار
شاید از بودن تو
هر چه هست
هر چه باشد دل من خالی نیست
و کلاغان پر از حس طلا در تب لبخندک من می جوشند
و خدایی که شاید هم نیست
چند خوابیست که رویا جاریست
چه بگویم که صدایم باقیست
ته دالان دلم زیر زمین
Wednesday, February 15, 2006
تولد من
مادرم
نازنينم
پدر
مرد هميشه محكم
بخاطر 22 سال عشق
22 سال لحظه لحظه نگراني براي من
بخاطر تمام آنچه هستم
اگر كسي باشم
يك دنيا ممنون
چيزي نبودم بدون شما
پي نوشت: علي جان، رامين جان ممنون از كادوتون
پي نوشت 2: پاني جان يه دنيا مرسي
پي نوشت 3: تولدم مباركJ
پي نوشت 4:يه آهنگ خوشگل گذاشتم براي تولدم.اسپيكراتونو روشن كنين.پاشين قر بدين
Tuesday, February 14, 2006
ولنتاين مازوخيستي
سرش پايين بود وقتي كه از پله ها بالا مي رفت.قدمهايش سنگين بود.از نگاهش هيچ حسي را نمي شد خواند.پاكت كاغذي دو دسته در دستانش تاب مي خورد.اگر كمي دقيق مي شدي طرح گل رز قرمز زرورق پيچيده شده روي پاكت مشخص بود.روي آخرين پله كه رسيد دست كرد توي جيب شلوارش و كليد كمد را گرفت كف دستش.تا برسد دم كمد ها ، كليد را دو سه بار دور انگشت كوچكش چرخاند.جلوي كمد ، پاكت را گذاشت زمين.كليد را انداخت توي قفل و چرخاند.با باز شدن كمد نگاهي به كادوهايي كه از دو سال پيش داخل كمد جمع شده بود انداخت.گوشه كمد يك گل سرخ خشك شده بود.تادستش به آن خورد ،گلبرگ ها پودر شد و ريخت كف كمد.نگاهي به اطراف انداخت ، پاكت را داخل كمد گذاشت ،در را بست و رفت
Happy valentine
پي نوشت 2: زندگي يك موج سينوسي است با دي سي تو