Monday, October 26, 2015

باز با من اشتباه می کنی

داستان از روزی شروع میشه که اولین قطره الکل رو وارد بدنت می کنی. از همون لحظه می فهمی که زندگی کس شعری بیش نیست. داستان از لحظه ای شروع میشه که یاد میگیری که چجوری اکسیتسین ترشح کنی تو مغزت. از همون لحظه می فهمی که شاد بودن هم کس شعری بیش نیست. حالا از این به بعد دو تا راه داری. یکی اینکه اکسیتسین رو تا قطره آخر بکشی بیرون یا اینکه فک کنی اشتباه می کنی و دنبال یه خر دیگه بگردی که راه رو بهت نشون بده و وقتی که داره راه رو بهت نشون میده ارگاسم شه.